نخستین نگاه به کعبه؛ پایان یک انتظار و آغاز یک راه
به گزارش خبرنگار اعزامی لبیک از مکه معظمه، حضور دانشجویان عمرهگزار پس از حضور در مدینه منوره، اینک با حضور در سرزمین وحی و مسجدالحرام رنگ و بوی دیگری گرفت؛ تکاپوی آماده شدن برای میقات و بستن احرام، آن پوشش ساده و سفید که یادآور برابری، پاکی و آغاز مرحلهای نو از بندگی است. زمزمههای نیت، رخت بستن از تعلقات و نگاههای پرشوق جوانانی که برای نخستینبار مهیا میشدند تا «لبیک» خود را به آسمان برسانند، حالوهوای متفاوتی به کاروانها بخشیده بود.
در میقات شجره، سکوتی عجیب میان جمعیت موج میزد؛ سکوتی که با تکرار لبیکها شکسته میشد و به آسمان میرفت. چهرهها آرام و چشمها گاه نمناک بود؛ احساسی که بسیاری از دانشجویان آن را «سبک شدن» و «کنار گذاشتن سایههای همیشگی زندگی» توصیف میکردند. لحظه بستن احرام برای بسیاری، نقطه تصمیمی دوباره برای تغییر، خودسازی و تجدید عهد با پروردگار بود.
مسیر مدینه تا مکه، مملو از دعا، ذکر و زمزمههایی بود که اشتیاق رسیدن به حرم را در جان کاروانها شعلهورتر میکرد. دلها بیقرارتر میتپیدند؛ انگار ثانیهها خود را به دویدن وامیداشتند تا زودتر زائران را به حریم امن الهی برساند.
اما اوج این سفر معنوی، لحظه ورود به مسجدالحرام و نخستین نگاه به کعبه بود؛ نگاهی که گویی زمان را متوقف میکرد. قدمها ناخواسته کند میشد، اشکها بیاختیار جاری، و دلها سرشار از شگفتی و خشوع. دانشجویان با چشمانی مبهوت، خانهای را مینگریستند که سالها نامش را در کتابها خوانده و در دعاها طلب کرده بودند؛ اکنون درست مقابلشان بود، باشکوه، آرام و استوار.
برخی زیر لب آیه میخواندند، برخی در سکوت اشک میریختند و برخی با دستان لرزان، نخستین دعاهایشان را زمزمه میکردند؛ دعایی برای پاکی، برای آغازهایی تازه و برای ادامهی مسیر بندگی.
نخستین نگاه به کعبه، پایان یک انتظار و آغاز یک راه بود؛ راهی که هر زائر، بهویژه جوانان دانشجو، آن را فرصتی برای بازگشت به خود و وصل شدن به سرچشمه نور میدانند. این لحظه، برای بسیاری نه فقط یک دیدار، بلکه یک عهد است؛ عهدی برای اینکه پس از بازگشت نیز «لبیک»شان خاموش نشود.