شنبه 01 آذر 1404
٢ جمادى الآخرة ١٤٤٧

پرواز دل‌ها از «ترمینال سلام» تا مدینه‌النبی؛ روایت لحظه‌های اشک و دعا در سفر دانشجویان به مدینه

دسته بندی :
اخبار عمومی
۰۱ آذر ۱۴۰۴
بازنشر
0
در سرمای نیمه‌شب پاییزی، هنگامی که ساعت از دوازده گذشته بود، «ترمینال سلام» فرودگاه امام خمینی (ره) به صحنه‌ای از اشک، لبخند و دعا تبدیل شد. خانواده‌ها آمده بودند تا بدرقه‌گر دانشجویانی باشند که رهسپار سرزمین وحی می‌شدند؛ جوانانی که دل‌هایشان از شوق زیارت خانه خدا می‌تپید و لب‌هایشان با ذکر لبیک ترنم داشت.


به گزارش خبرگزاری آنا، هوا سرد است، ولی فضا گرمی خاصی دارد. صدای کاروان در میان همهمه مسافران بلند می‌شود؛ اسامی را صدا می‌زنند، گذرنامه و کارت‌های شناسایی بین دست‌ها می‌گردد و چمدان‌ها با دلهره و اشتیاق بسته می‌شود.

هر دانشجو داستانی دارد، یکی برای نخستین بار دل به سفر سپرده و دیگری با اشک شوق خداحافظی می‌کند. در گوشه‌ای، خواهری در آغوش برادرش می‌گرید و در گوشه‌ای دیگر پدری به دختر جوانش قوت قلب می‌دهد: «دعا کن دل‌مان آرام گیرد.» در ازدحام جمعیت، عشق و ایمان درهم‌تنیده‌اند، صدای صلوات در هوا پراکنده است. هرکسی به نوعی دل کندن را تمرین می‌کند؛ دل کندن از خانواده، از عادت، از روزمرگی و رفتن به دل آرامش جاودان.

 اشک شوق در چشمان دانشجویان

زائران دانشجو تک‌تک از گیت عبور می‌کنند. دستانشان خالی از دنیا اما پر از امید است. «وقتی اسمم در قرعه‌کشی درآمد، فقط گریه کردم»، دختر جوانی می‌گوید که چشمانش از شوق برق می‌زند. دیگری روایت می‌کند: «در حرم امام رضا (ع) بودم که پیام اعزام به مکه برایم آمد، آن لحظه حس کردم دعوت‌نامه‌ام از آسمان رسیده است.»زوجی جوان هم دست در دست یکدیگر لبخند می‌زنند؛ می‌گویند دعای پدرشان مستجاب شد. نگاهشان آرام است، مثل کسی که سرنوشتش را یافته است.

وداع با زمین و دل‌سپردن به آسمان

پس از یک ساعت، وقت وداع است. چمدان‌ها مهر می‌خورند و زائران آماده می‌شوند تا راهی سالن پرواز شوند. خانواده‌ها پشت نرده‌ها ایستاده‌اند. صدای گریه‌ها با لبخندها درهم‌آمیخته است؛ اشک‌هایی از دلتنگی و اشتیاق. مادر جوانی دستان دخترش را می‌فشارد و زیر لب زمزمه می‌کند: «به ما هم دعا کن». دختر نگاهش می‌کند، اشک روی گونه‌هایش می‌لغزد و تنها می‌گوید: «ان‌شاءالله برمی‌گردم آرام‌تر.»


رؤیایی که محال بود، اما خدا نوشتش

در میان زائران، مهسا تقی‌پور، رتبه یک دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه شهید بهشتی و معلم آموزش و پرورش، ایستاده است. چشمانش پر از اشک و لب‌هایش از لبخند خسته نمی‌شود. از لحظه انتخابش در قرعه‌کشی می‌گوید، با لحنی پر از شگفتی و ایمان. در زمان استراحت مدرسه بودم که پیامکی آمد، گفتم شاید روزی شود. شب موضوع را با همسرم در میان گذاشتم. گفت پیگیری کن شاید نوبتت برسد. همان لحظه، پیام دوم آمد که نامم در فهرست اصلی است شوکه شدم، انگار خدا دعای دلم را شنیده بود. این سفر رؤیایی بود که محال به نظر می‌رسید، اما خدا خودش نوشت.‌ مهسا نگاهی به اطراف می‌کند، به دانشجویانی که با شوق و اشک گام برمی‌دارند. «احساس می‌کنم کسی آن‌جا منتظرم است، در سرزمینی که دل‌ها آرام می‌گیرند.»

لحظه سوار شدن؛ دل‌هایی که به پرواز درمی‌آیند

صدای بلندگوی سالن، اعلام آماده‌سازی پرواز را می‌دهد. حوالی ساعت چهار صبح، زائران از گیت امنیتی عبور می‌کنند. دانشجویان بسته‌های ارزی خود را تحویل می‌گیرند، خداحافظی‌های نهایی انجام می‌شود و همه روی صندلی‌های انتظار می‌نشینند. هوای فرودگاه لبریز از آرامش است و میان تلاطم سفر، دل‌ها به سماع افتاده‌اند. یکی ذکر می‌گوید، دیگری زیر لب نجوا می‌کند، سومی چشمانش را بسته و آرام لبیک می‌گوید.

صدای صلوات‌های پراکنده، ریتم سفر را می‌سازد. پروازی از زمین تا آسمان هواپیما به آسمان برخاسته است. زمین در دوردست محو می‌شود. سکوت حاکم است و تنها صدای زمزمه دعاها شنیده می‌شود. حاج آقا از جای خود برمی‌خیزد و نماز را در دل پرواز اقامه می‌کند. زائران یکی‌یکی برمی‌خیزند و به او می‌پیوندند. نوری سفید از پنجره‌ها می‌تابد. زمان از معنا تهی می‌شود و هیچ‌کس خوابش نمی‌برد؛ هرکس در ملکوت اندیشه خود سیر می‌کند و ذهنش را به یاد خانه خدا می‌سپارد.

مدینه؛ آرامش بین زمین و آسمان

ساعت می‌گذرد و هواپیما فرود می‌آید. این‌بار، زمین دیگری زیر پاهاست؛ خاک مدینه. بادی گرم و ملایم وزیدن گرفته، بوی نخل و خاک در هوا پیچیده است.در نگاه نخست، لبخندها عمیق‌تر می‌شوند. اشک‌ها به خنده تبدیل می‌شوند. زائران از هواپیما پیاده می‌شوند، برخی آرام خاک زیر قدم‌هایشان را لمس می‌کنند و زیر لب می‌گویند: «السلام علیک یا رسول‌الله».

هرچند شب طولانی بود، اما دل‌ها روشن‌تر از همیشه‌اند. مدینه در آغوش آنان کشیده است؛ آغوشی از جنس ایمان. آری، اینجا دل سپرده به خدا در آن صبح آرام، میان آسمان و زمین، اتفاقی ساده ولی ژرف رقم خورده بود؛ دانشجویانی که با امید و عشق دل به سفر سپرده‌اند. سفری نه فقط به جغرافیای وحی، بلکه به عمق جان خود.

یکی دست بر سینه دارد و نام خدا را تکرار می‌کند، دیگری در سکوت به آسمان خیره است. در مدینه، آرامشی ازلی جاری است. انگار همه سفر برای رسیدن به همین لحظه بود؛ لحظه‌ای که دل‌ها در سایه رحمت الهی آرام می‌گیرد و زائران حس می‌کنند خود بخشی از دعاهایشان شده‌اند و این‌چنین، روایت شب و سحر بدرقه و پرواز دانشجویان در ترمینال سلام، به سطرهای تازه‌ای از ایمان و آرزو بدل می‌شود؛ سطرهایی که در دل هر یک از آنان ثبت خواهد شد، تا همیشه.

 

 

۰۱ آذر ۱۴۰۴
0
اخبار مرتبط
نظر خود را بنویسید
من شرایط و ضوابط ارسال نظر در لبیک را خوانده‌ام و می‌پذیرم.
پربازدید ترین مطالب
مراسم قرعه‌کشی عمره دانشگاهیان در 4 استان کشور برگزار می شود
۲۳ مهر ۱۴۰۴
تجلی معنویت و اشتیاق زیارت در تالار علامه دانشگاه تهران|مراسم قرعه کشی عمره دانشگاهیان برگزار شد
۲۷ مهر ۱۴۰۴
ثبت نام عمره دانشگاهیان آغاز شد
۱۳ مهر ۱۴۰۴
پاسخ به پرسش های متداول عمره دانشگاهیان
۲۷ آبان ۱۴۰۳
اعطای تسهیلات ۴۰۰ میلیون ریالی برای زائران عمره مفرده دانشگاه آزاد اسلامی
۱۱ آبان ۱۴۰۴
مراسم قرعه کشی عمره دانشگاهیان برگزار شد
۱۳ آذر ۱۴۰۳
کاروان عمار پس از سفر عمره،در حرم کریمه اهل بیت(ع) میهمان شد
۱۰ آبان ۱۴۰۴
پیگیری اعطای وام ویژه به دانشجویان متقاضی عمره
۲۲ مهر ۱۴۰۴
پایان ثبت‌نام بیست‌و‌یکمین دوره عمره دانشگاهیان|پیشتازی دانشجویان متأهل در ثبت‌نام| قرعه‌کشی در چهار استان کشور
۲۶ مهر ۱۴۰۴
۲۳ ماه ذی القعده،روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع)+اعمال
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
مراسم قرعه‌کشی عمره دانشگاهیان 13آذرماه برگزار می‌شود
۱۰ آذر ۱۴۰۳
افزایش چشمگیر سهمیه عمره دانشگاهیان به ۸ هزار نفر؛ اعزام‌ها از ۲۵ آبان آغاز می‌شود
۱۵ مهر ۱۴۰۴